
نمونه لایحه دفاعیه نفقه
یکی از مسائلی که همواره فی مابین زوجین مطرح می گردد موضوع پرداخت نفقه از سوی زوجه و بحث تمکین از سوی زوج می باشد، در پرونده ای که نمونه لایحه آن (نمونه لایحه دفاعیه نفقه) برای شما مخاطبین قرار داده می شود، زوجه مدعی دریافت نفقه شده و حکم بدوی به نفع ایشان صادر و سپس موکل با اختیار نمودن وکیل متخصص دعاوی خانواده مؤسسه، اقدام به تجدیدنظرخواهی با تنظیم لایحه قوی و مناسب(نمونه لایحه دفاعیه نفقه) نموده که در نهایت با تجدیدنظرخواهی انجام شده، رأی بدوی نقض و حکم به بی حقی زوجه با لایحه دفاعیه نفقه مزبور صادر گردید.
باسمه تعالی
ریاست محترم دادگاه های تجدیدنظر استان خراسان رضوی
با سلام و احترام
موضوع: تجدیدنظرخواهی از دادنامه به شماره …. صادره از شعبه … دادگاه خانواده شهرستان …….
احتراماً توکیلاً در خصوص تجدیدنظرخواهی از دادنامه فوق الذکر به استحضار آن مقام محترم قضایی میرساند:
همسر موکل (تجدیدنظرخوانده) بدون اینکه در تمکین موکل باشد اقدام به تقدیم دادخواست نفقه جاریه خود نموده است که جلسه بدوی بدون حضور موکل و بدون فرصت دفاع از دادخواست مزبور تشکیل و موکل به صورت غیابی محکوم شده که با واخواهی از دادنامه مزبور متأسفانه در مورخ …. از سوی شعبه تشکیل جلسه واخواهی انجام شده ولی موکل از جلسه مزبور اطلاعی نداشته و مجدداً دادنامه بدوی تأیید می گردد. لذا با توجه به واقعیت امر و اظهارات همسر ایشان در جلسه رسیدگی که مندرج در دادنامه واخواهی نیز گردیده است. لذا در این خصوص باید بیان داشت که؛
همانطور که خود مستحضر هستید زوجه زمانی مستحق دریافت نفقه می باشد که در تمکین زوج بوده و این تمکین در قانون مدنی به صورت مطلق بیان شده است یعنی زوجه مکلف به تمکین اعم از عام و خاص می باشد و براساس ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی: «هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود.» در نتیجه اگر زن بدون عذر موجه حاضر نشود که با شوهر خود زندگی کند یا رابطه جنسی داشته باشد یا با او در اداره خانواده همکاری کند، حقی برای مطالبه نفقه ندارد. لذا آنچه مسلم است این است که زوجه مکلف به تمکین از زوج بعد از انعقاد نکاح می باشد و اگر در تمکین زوج باشد و زوج از دادن نفقه امتناع ورزد، زوجه حق تقدیم دادخواست برای مطالبه نفقه خود را دارد. لذا از آنجا که اولاً؛ همسر موکل (تجدیدنظرخوانده) در جلسه رسیدگی که در دادنامه نیز منعکس گردیده است اظهار داشته است موکل، ایشان را مورد ضرب و شتم قرار داده و شکایت در دادسرا نیز نموده است، در حالی که در واقعیت امر چنین امری صحت ندارد و هیچ ضرب و شتمی از سوی موکل انجام نشده و هیچ دادنامه ای نیز مبنی بر صحت ادعای ایشان صادر نگردیده است.
ثانیاً؛ ایشان ادعا نموده که از منزل مسکونی اخراج گردیده است ولی هیچ دلیلی برای صحت ادعای خود ارائه ننموده است چراکه در واقعیت امر ایشان خود از منزل بدون رضایت موکل خارج و به منزل پدری خود مراجعه نموده است و اقرار خود ایشان به اینکه در منزل مسکونی با موکل زندگی نمی کند خود دلیل صریح جهت عدم تمکین ایشان میباشد. همچنین استشهادیه ای که از سوی موکل تقدیم گردیده است نیز به مثبت ادعای عدم تمکین ایشان بوده و شهود محترم نیز در هر زمان حاضر به ادای شهادت در دادگاه مبنی بر نبودن ایشان(تجدیدنظرخوانده) در تمکین موکل می باشند.
ثالثاً؛ تجدیدنظرخوانده ادعا نموده است که منزل و اثاثیه وجود ندارد و به همین دلیل تمکین نمی کند و اظهار داشته است که ابتدا خانه تهیه شود سپس ایشان به منزل آمده و تمکین مینماید. در این خصوص نیز باید بیان داشت اظهارات ایشان فارغ از اینکه مجدداً به صراحت اقرار به عدم تمکین خود نموده است، منزل مسکونی از سوی موکل به مانند قبل آماده و موجود بوده که قولنامه آن ضمیمه دادخواست گردیده است و اثاثیه جهت زندگی مشترک علیرغم استرداد جهیزیه ایشان کاملاً فراهم گردیده است و اگر ادعای ایشان مبنی بر فراهم نبودن منزل صحت می داشت ایشان بیان دارد که جهیزیه خود را از چه مکانی مسترد نموده است!!!
رابعاً؛ ایشان ادعا نموده است که اگر در تمکین نبوده است چرا موکل دادخواست تمکین ارائه ننموده است. در پاسخ باید بیان داشت اگرچه از سوی موکل بنا بر مصالح خانوادگی دادخواست تمکین به دادگاه ارائه نگردیده است اما بارها از طریق مراجعه و وساطت بزرگان اقدام به برگشت ایشان به منزل مشترک نموده که متأسفانه این امر مؤثر واقع نگردیده است، و اگر آن مقام محترم توجه داشته باشند از اقرارهای تجدیدنظرخوانده در جلسه واخواهی که در دادنامه منعکس گردیده است کاملاً مشخص است که ایشان بدون عذرموجه صرفاً به ادعای ضرب و جرح که در هیچ محکمه ای به اثبات نرسیده است اقدام به ترک منزل نموده و به صراحت اقرار نموده است که منزل و اثاثیه فراهم گردد تا تمکین نماید، حال فارغ از اینکه منزل مسکونی با اثاث کامل وجود دارد، اگر منزل و اثاثیه فراهم نبود و تجدیدنظرخوانده قصد تمکین و زندگی مشترک داشت چرا درخواست تهیه مسکن و اثاث البیت به همراه دادخواست نفقه تقدیم ننموده است!!!
در نهایت با توجه به اظهارات فوق؛ از آنجا که تجدیدنظرخوانده بارها به عدم تمکین و ترک منزل مشترک خود اقرار نموده است و دلیل عذر موجه خود مبنی بر عدم تمکین را ارائه ننموده و همچنین منزل مسکونی با اثاث کامل فراهم بوده و ایشان خود اقدام به ترک منزل نموده است، از آن مقام محترم قضایی در صورت ضرورت تقاضای تشکیل جلسه رسیدگی و نقض دادنامه بدوی با توجه به شرح یاد شده مورد استدعاست.
با تشکر و احترام
نمونه لایحه دفاعیه الزام به تمکین - حقگستر
[…] دفاع در پرونده نفقه و تمکین و همچنین […]